اشکم قل خورد و روی لبم افتاد، نمک گیر شدم.
قبر دو طبقه خرید، یکی برای خودش و دیگری برای آرزوهایش .
* از وقتی سبد چرخدار برای خرید گرفت، دیگر زیر بار نرفت.
* اشکم قل خورد و روی لبم افتاد، نمک گیر شدم.
* آن قدر غصه خورد که از زندگی سیر شد.
* برف، کارتن خواب را رو سفید کرد
منبع : باشگاه خبرنگاران.